یک سال گوجه گران میشود، سال بعد سطح زیر کشت گوجه آن قدر زیاد میشود که قیمت آن در بازار تا جایی پایین میآید که کشاورزان حتی محصول خود را برداشت هم نمیکنند. حالا گوجه ارزان شده، اما پیاز در بازار کم و گران است. سال بعد خیلیها به امید سود بردن از این قیمت بالا، پیاز میکارند. زمان برداشت که میرسد میبینند آن قدر پیاز در بازار هست که سود سال گذشته که هیچ، هزینه تولید هم در نمیآید. این ماجرا تکرار میشود، یکبار برای سیبزمینی و بار دیگر برای محصولی دیگر.
آنهایی که با اقتصاد، کشاورزی یا اقتصاد کشاورزی آشنایی داشته باشند این مسئله را در قالب «الگوی تار عنکبوتی» تحلیل میکنند. این الگو توضیح میدهد چرا یک سال سیبزمینی کم و گران و سال بعد زیاد و ارزان است. در واقع اگر مدیریت کلانی بر بخش کشاورزی وجود نداشته باشد و دادههای آماری در دسترس فعالان این بخش نباشد، پیشبینی کشاورزانی که برای کشت فصل بعد به قیمتهای فصل قبل نگاه میکنند، درست از آب در نمیآید.
دومینوی زیان در تولیدات کشاورزی
در روزهای اخیر این موضوع برای برخی محصولات جالیزی رخ داده است. رضا نورانی، رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی مشکلات پیش روی تولیدات محصولات جالیزی را بهدلیل نبود الگوی کشت درست میداند و به این نکته اشاره داد که کشاورزان در تولیدات خود بهجای پیروی از الگوی کِشتی که هیچگاه طراحی نشده، قیمت محصولات فصلهای گذشته را در نظر میگیرند.
وی درباره مشکلات فقدان الگوی کشت و مبنا قرار دادن قیمت فصل قبل برای کشت محصولات در فصل بعد گفت: اگر قیمت محصولی در زمستان افزایش داشته، کشاورزان بدون در نظر گرفتن الگوی کشت مناسب و اطلاعات دقیق در مورد محصول، اقدام به تولید آن میکنند. این مسئله موجب میشود که در زمان پیک تولید با افزایش مازاد و وضعیت اسفبار تولید محصولات کشاورزی روبهرو شویم.
وی همچنین هشدار داده که در آینده نزدیک، این وضعیت برای محصولاتی مانند سیبزمینی و پیاز نیز رخ خواهد داد تا حدی که حتی جمعآوری این محصولات در زمینهای کشاورزی صرفه اقتصادی نخواهد داشت.
الگوی کشت چیست؟
یک کارشناس اقتصاد کشاورزی نیز فقدان الگوی کشت را یکی از عوامل مؤثر در کاهش سوددهی و حتی زیانده بودن فعالیتهای کشاورزی میداند و میگوید نهتنها فقدان الگوی کشت، بلکه جای خالی صنایع تبدیلی و فرآوری و سیاستهای نادرست در تخصیص منابع مالی به بخش کشاورزی موجب میشود فعالان این بخش، با تغییر کاربری، دست از کشاورزی بکشند و مجموعه این عوامل، تهدیدی برای امنیت غذایی کشور در بلندمدت خواهد بود.
مهدی بشارتده، کارشناس اقتصاد کشاورزی در این رابطه به ایرناپلاس گفت: الگوی کشت مشخص میکند در هر منطقه با توجه به شرایط آن چه محصولی کشت شود. در واقع در بحث الگوی کشت، نیاز آبی محصول و منابع آب در اختیار، نقش مهمی دارند و این تنها قیمت بازاری فصل گذشته نیست که عامل تصمیمگیری برای انتخاب کشت محصول در سال آینده است و موجب میشود تولید روی زمین بماند و خریداری برای آن وجود نداشته باشد.
کشاورز نباید بر اساس قیمت سال گذشته تصمیمگیری کند
کارشناس اقتصاد کشاورزی مسئله فعلی بخش کشاورزی را سیاست نادرست قیمتگذاری محصولات دانست و گفت: در واقع کشاورز نمیتواند و نباید بر اساس قیمت سال گذشته تصمیمگیری کند. بهدلیل فقدان الگوی کشت، در یک برهه زمانی کوتاه یعنی دو یا سه سال، یک محصول کشاورزی صرفاً بر اساس میزان سودآوری آن کشت میشود و مشکلاتی را بهبار میآورد. این اتفاقی است که بهطور مثال در تولید مرکبات استان مازندران شاهد آن هستیم.
وی در ادامه گفت: اقبال کشاورزان بهدلیل سودآوری تولید مرکبات، حجم تولید را تا جایی رساند که این گروه از محصولات سوددهی خود را از دست داد. بنابراین تولیدکنندگان به کشت درختان سیاهریشه یعنی هلو، شلیل و مانند آن روی آوردند، اما حالا باغات مرکباتی که درختان سیاهریشه در آنها کشت شده بود، به شالیزار و کشت برنج تغییر کاربری دادهاند. کشاورزان بر اساس قیمتهای سال گذشته و پیشبینی عموماً نادرستی که از سود خود در سال جاری دارند، به یک محصول خاص گرایش پیدا میکنند و زیان میبینند. این نگرانی وجود دارد که فقدان الگوی کشت و نبود برنامه بلندمدتی برای تولید محصولات، فعالان این بخش را به فعالیتهایی غیر از کشاورزی سوق دهد.
جای خالی صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی
بشارتده دلیل دیگر زیانده شدن فعالیتهای کشاورزی را عدم توسعه صنایع تبدیلی و فرآوری عنوان کرد و گفت: دلیل دیگر عدم سودآوری و حتی زیانده شدن محصولات کشاورزی، خامفروشی است. جای صنایع تبدیلی و فرآوری در بخش کشاورزی کشور خالی است. فعال شدن صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی موجب ایجاد ارزش افزوده در این بخش میشود. در حال حاضر این ارزش افزوده در بخش کشاورزی کشور ما ایجاد نمیشود.
وی با اشاره به اهمیت نقش اتحادیههای کشاورزی در تضمین سود کشاورزان گفت: اتحادیهها توان خریداری محصولات را ندارند و در واقع واسطهها و دلالان هستند که در این میان سود میکنند. در مباحث اقتصاد کشاورزی مفهومی تحت عنوان «حاشیه بازاریابی» مطرح است که تفاوت قیمت مزرعه و قیمت خرده فروشی محصول را نشان میدهد. اگر اتحادیهها توانایی خرید محصول کشاورزی و انتقال آن به صنایع تبدیلی را داشتند، سود بیشتری نصیب کشاورزان میشد.
یارانه تولید، جایگزین خرید تضمینی شود
این کارشناس اقتصاد کشاورزی با نقد سیاست خرید تضمینی محصولات کشاورزی، یارانه تولید را جایگزین مناسب و تجربه موفق کشورهای مختلف در زمینه تولید محصولات کشاورزی دانست و گفت: در نبود الگوی کشت و با بالا بودن قیمت تمام شده، میبینیم قیمت بازار محصولات که تولید مازاد داشتهاند، هزینه تولید را پوشش نمیدهد. دولت میتواند برای حل این مسئله، منابعی را که به خریدهای تضمینی و یارانه مصرف اختصاص میدهد، بهصورت کارآمدتری صرف یارانه تولید کند.
وی در ادامه گفت: اعطای یارانه تولید در بخش کشاورزی موجب کاهش هزینههای تولید در این بخش میشود و تجربهای است که در سایر کشورها نیز موفقیتآمیز بوده. با این تغییر سیاستی میتوان قیمت تمام شده را کاهش و سودآوری فعالیتهای کشاورزی را تضمین کرد. با این حال، همانطور که میبینیم قیمت نهادههای تولید در بخش کشاورزی بالاست. بهعنوان مثال در حال حاضر در بخش شالیکاری و تولید برنج، سموم مورد نیاز در اختیار کشاورزان قرار ندارد و بازار سیاهی برای خرید سم به وجود آمده است. دولت میتواند بهجای صرف هزینه برای خرید تضمینی، منابع خود را به اعطای یارانههایی از این قبیل اختصاص دهد.
تأمین امنیت غذایی هدف اصلی بخش کشاورزی است
بشارتده با تأکید بر اینکه فقدان الگوی کشت، ضعف در صنایع تبدیلی، ناتوانی اتحادیهها در خرید محصولات و تخصیص منابع مالی دولت به خرید تضمینی بهجای یارانه تولید، موجب کاهش سود و زیان دیدن کشاورزان میشود، از کشاورزانی گفت که برای ادامه فعالیت خود با تردید مواجهند.
این کارشناس اقتصاد کشاورزی گفت: اگر فعالیت کشاورزی برای کشاورزان سودده نباشد، با تغییر کاربری زمینهای خود وارد بخشهای دیگری خواهند شد و این موضوع موجب میشود حجم تولیدات کشاورزی در سالهای آینده تحت تأثیر قرار گیرد. سودآور نبودن برخی محصولات و همچنین تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و باغات میتواند امنیت غذایی کشور را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع هدف اصلی بخش کشاورزی تضمین امنیت غذایی کشور و سبد غذایی مردم است. اگر فعالیت کشاورزی زیانده باشد، امنیت غذایی مردم نیز بهطور مستقیم تحت تأثیر منفی قرار خواهد گرفت.